نکته های نویسندگی ۷
اسفند ۴, ۱۳۹۹سرخوشی یا لذت متن
اسفند ۴, ۱۳۹۹آموزش جنسی که جدی گرفته نشد!
ما برای مسائل جنسی آموزش ندیدیم.
بطور واضح و مشخص، اگر بخواهم سر اصل مطلب بروم، باید بگویم هیچکدام از ما، تربیت جنسی نداشتهایم. وقتی صمیمیت را، «در باغ سبز» تلقی میکنیم! وقتی «لبخند» دیگری را، نخ دادن! یعنی لیاقت حضور در اجتماع را نداریم.
تا به حال به این فکر کردهاید که چطور یک انسان نرمال، در برخورد با «خواهر و مادر» و یا «برادر و پدر» هیچگونه برداشت جنسی ندارد، اما در برخورد با آدمهای دیگر نگاه متفاوتی پیدا میکند؟! قطعا یک جای کار میلنگد!
نقش جامعه در تربیت جنسی
اینکه جامعه ما بسته و محدود است و از همان کودکی که جوانههای هویت، در ما شکوفا میشود درگیر پدیده غیر انسانی و غیر علمی «تفکیک جنسیتی» میشویم و یا اینکه از همان ابتدا در ترانهها و هیچانهها، جنس دیگر را طعمه و یا دشمن میخوانیم به اینجا هم ختم میشود. متاسفانه هم در خانواده و هم در مدرسه، تربیت در مسائل جنسی، همچنان تابو محسوب میشود.
نتیجه بی اعتنایی به آموزش مسائل جنسی
به اینجا میرسیم که روز به روز باید منزویتر شویم، روز به روز باید نقابهای زمختتری بزنیم و از خود واقعیمان فاصله بگیریم. روز به روز تجاوزهای کلامی و غیر کلامی بیشتری را شاهد باشیم. ذکر دو نکته اهمیت دارد که تجاوز، لزوماً همیشه از سوی مردان نیست و دیگر اینکه تجاوز چه کلامی باشد چه رفتاری، برای هردوجنس آسیبزاست. در اینکه «نظام فرهنگسازی» در حد کلان هیچ دغدغهای برای «آموزش» و «فرهنگسازی» ندارد شکی نیست. اما اینکه آنقدر در این زمینه دچار نقصان باشیم که از صمیمیت و اعتماد دیگران، برداشتهای سوء داشته باشیم قطعا نشان بیشعوری ماست.