آموزش جنسی که جدی گرفته نشد!
اسفند ۴, ۱۳۹۹الگوسازی از مسیر ادبیات جهانی
فروردین ۵, ۱۴۰۰سرخوشی یا لذت متن
تفاوت متن لذت بخش و متن سرخوشی آور منتشر شده در ایبنا
بارها این جمله را شنیدهایم که «هر متنی، مخاطب خود را پیدا میکند». آیا به این معنا است که هر چه ما مینویسیم، چه در قالب داستان و روایت، و یا هر چیز دیگر، به طور قطع، مورد تأیید خواهد بود؟
برقراری ارتباط، یک غریزه در وجود ماست؛ این اتّفاق از بدو تولّد، با گریه کردن و کلمات نامفهوم، شکل میگیرد؛ حتّی زمانی که کودک، حرف خاصّی نمیتواند بزند، ارتباط ( ولو به سختی) برقرار میشود.
اگر ما بخواهیم فقط میل نوشتن را در وجود خود ارضا کنیم، بدون در نظر گرفتن بایدها و نبایدهای آن، به مثال کودکی هستیم که سرو صدایی داشته و غان و غونی کرده و به خواستهاش _ یعنی ایجاد ارتباط _ رسیده. اما آیا به راستی سخنی هم گفته است؟
«متن» جزیره کوچکی در میان روابط مشترک انسانیست؛ در واقع ما مینویسیم که ارتباط برقرار کنیم. مینویسیم تا ماندگار شویم؛ حتّی زمانی که زنده نیستیم.
اما مسأله مهم، این ماجرا است که چه مینویسیم و چگونه به یادماندنی میشویم. حال با توجّه به این که گفته میشود، هر متن مخاطب خود را پیدا میکند، چرا بسیاری از کتابها هیچ مخاطبی ندارند؟ برای اینکه بدانیم متن ما متنی لذّت بخش است، یا نه، باید به چند نکته مهم توجّه کرد:
متنی که نوشته میشود باید نشان دهد که به مخاطب، مشتاق است؛ این اشتیاق را باید ابتدا در نویسنده را دریافت تا لذت متن منتقل شود.
به قول «رولان بارت» اگر متنی با لذّت نوشته نشود، برای مخاطب هم لذّتی نخواهد داشت. البتّه این نکته را اضافه میکنم که این جمله لزوماً به این معنا نیست که اگر متن با لذّت نوشته شده باشد، به یقین خواننده هم لذّت خواهد برد؛ زیرا گاهی این فقط گمان شخصی ماست که متنی با لذّت نوشتهایم؛ حال آنکه شهوتی بیش نبوده است.
برای آنکه مخاطب متوجّه شود، نویسنده اشتیاقی «مادرانه» به متن خود دارد، باید ساختار متن صحیح باشد. اصول نحوی جملهها مراعات شده و در کل، کالبدی درست را خلق کرده باشد. امّا مخاطب کدام کالبد را میشناسد؟ کالبدی که فیزیولوژیستها مینامند (جسم متن) یا کالبدی که مفسّرها و فلاسفه میدانند (روح اثر)؟
سرخوشی یا لذت متن؟
برای روشن شدن موضوع باید به این آگاه باشیم که بین متن لذّت بخش و متن سرخوشی آور تفاوت است. متن میتواند فقط عشوه بفروشد، امّا خالی و پوچ. از طرف دیگر، متن میتواند عمیق باشد؛ علاوه بر ظاهری آراسته، باطنی عمیق داشته باشد، دارای استحکامات فکری و ایدئولوژیک باشد. ما میتوانیم با کنار هم گذاشتن واژهها، شهوت نوشتن را در وجود خود ارضا کنیم، امّا نمیتوانیم ادّعا کنیم که آنچه که نوشتیم یک «متن» حقیقی است.
متن لذّت بخش، متنی است که ایدئولوژی را خیال پردازی میکند؛ میسازد! و به درون زبان، سرازیر میکند. در واقع این که مغز کلام در قالب داستان باشد یا نباشد.
متن سرخوشی بخش، متنی است که موجب ایجاد فقدان است. در واقع یک دغدغه را کم میکند؛ نه آن که از بین ببرد؛ بلکه صورت مسأله را پاک میکند.
از دیگر ویژگیهای این متن آن است که باید روح داشته باشد. کالبد زیبا، به تنهایی کافی نیست. متنی که روح نداشته باشد، به معنای یک سرخوشی است. سرخوشی هم گونه ای از لذّت مفرط است و افراط و تفریط در هر زمینهای نکوهش شده است.
متن میتواند به دنبال تناقض باشد؛ تابو شکنی کند، امّا ساختارشکنی بی هدف، چیزی جز اعتراض پوچ نیست. همیشه راحت ترین کار تخریب است. تخریب فرهنگ، تخریب عقاید، نادیده گرفتن اصول اخلاقی و یا حتّی بیهویّتی متن، کار پیچیدهای نیست. حتّی خیلی راحت میتوان پوچ بود. برعکس این موضوع هم صادق است، اما آنچه که متن را ارزشمندتر میکند، نه ساختن است و نه تخریب؛ بلکه پُرکردن یک شکاف است.
۲ لازمه ی ایجاد لذت متن
در جهان اطراف ما دو چیز برای ایجاد جذابیّت و لذت متن بسیار حائز اهمیت است.
- در بین بودگی
- پرده برداری تدریجی
دربین بودگی، شبیه قسمتی از بدن است که بین دو تکّه از لباس خودنمایی میکند. متن هم چنین است. اگر شکاف و فاصله بین آنچه که هست را پر کند، توجّه را به خود جلب خواهد کرد. باعث حرکتهای فکری میشود و تاثیرگذار خواهد بود.
آنچه در یک نوشتار مینویسیم، نباید عیان باشد و به یکباره همه حرفها گفته شود، بلکه باید اطّلاعات به صورت قطره چکانی و گاهی نامحسوس به مخاطب داده شود. هدف، ایدئولوژی و جان کلام و حتّی در متنهای روایی و داستانی، اطلاعات باید به شیوه غیر مستقیم گفته شود و به یکباره مخاطب با هجمهای از دانستهها روبرو نشود.
شایان توجّه است که برای پُر کردن شکاف و داشتن روح در متن، نباید ایدئولوژی خود را برتر از دیگر ایدئولوژیها بدانیم. قرار است تنها جهانبینی خودمان را به نمایش بگذاریم، نه آن که دیگران را تکذیب و تخریب کنیم.
در پایان و به طور خلاصه باید گفت که یک شیوه نوشتن آن است که مثل کودکی خردسال برای برقراری ارتباط و ارضا شهوت نوشتن، سروصدایی کنیم و عشوهای بفروشیم، بدون آنکه حرفی برای گفتن داشته باشیم.
امّا خاطرمان باشد، این رفتار کودکان از ناخودآگاه آنان سرچشمه گرفته است و چاره دیگری برای اقناع نیاز خود ندارند، از طرفی هر کاری برای کودکان رواست، امّا آیا در بزرگسالی هم چنین است؟
خلاصه آنکه نباید شهوت نوشتن را با خود ارضایی از بین برد. ما ابتدا باید بدانیم که کجای مسیر «نوشتن» قرار داریم و میخواهیم با این متن کودکانه رفتار کنیم یا همچون روشنفکری صاحب اندیشه و ایدئولوژی؟
سیدمحمدحسین حسینی